وبلاگ همیشه جاوید مهدی موعود(عج)

یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور حجت

وبلاگ همیشه جاوید مهدی موعود(عج)

یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور حجت

ضرورت استخراج جنبه

ضرورت استخراج جنبهامروزه توسعه‌دهندگان برای بیان طرحی کاملاً پیمانه‌ای و مدل کپسوله‌سازی مشکل دارند. در واقع تکنیک‌های برنامه‌نویسی شی‌گرا تمامی طراحی‌های مهم مورد نیاز در پیاده‌سازی برنامه‌ها را تامین نمی‌کنند. ضرورت استخراج جنبه
امروزه توسعه‌دهندگان برای بیان طرحی کاملاً پیمانه‌ای و مدل کپسوله‌سازی مشکل دارند. در واقع تکنیک‌های برنامه‌نویسی شی‌گرا تمامی طراحی‌های مهم مورد نیاز در پیاده‌سازی برنامه‌ها را تامین نمی‌کنند. همچنین باید گفت که متدها نیز در بعضی از اوقات کارایی ندارند. به عنوان مثال، قصد دارید در برنامه‌نویسی شی‌گرا خطوطی از کد را در کلاس‌های متعددی تکرار نمایید. بنابراین هر کلاس نیاز به یک متد خواهد داشت که این کد را درون کلاس پیاده‌سازی نماید. با روش شی‌گرا قادر نخواهید بود آن متد را در یک کلاس جداگانه پیاده‌سازی کنید. این فرآیند بیان کننده‌ی نیاز به استخراج جنبه‌ها است.
در شی‌گرایی، نرم‌افزار را از بعد وظیفه‌مندی به اجزای کوچکتری تقسیم کرده و به بعد غیروظیفه‌مند به اندازه‌ی بعد وظیفه‌مند بها داده نمی‌شود. وجود بعد غیروظیفه‌مند در درون بعد وظیفه‌مند سبب می‌گردد تا موارد مرتبط با بعد وظیفه‌مندی، در قالب کپسوله‌سازی مستقل پدیدار نگردند. درعوض، اجزایی از نرم‌افزار که مسئول پوشش وظیفه‌مندی سیستم‌ها هستند پراکنده می‌شوند.
مفاهیمی که به خواسته‌های غیروظیفه‌مند مربوط می‌شوند، محیط اشیا را تشکیل می‌دهند. در صورتی که نرم‌افزار را با شیوه‌ی شی‌گرایی به اجزای کوچکتری تقسیم کنید، مشکلات زیر را در آن مشاهده خواهید کرد:
• درهم‌ریختگی کد برنامه: بدین‌معنی که یک کلاس، دربرگیرنده‌ی چند مفهوم می‌باشد. مفاهیم مربوط به خود کلاس و مفاهیم مربوط به خواسته‌های غیروظیفه‌مندی که محیط کلاس را تشکیل می‌دهند. این امر سبب پیچیدگی شده و نگهداری نرم‌افزار را مشکل می‌نماید.
• پراکندگی مفاهیم در کد برنامه: به دلیل آنکه مفاهیم مربوط به خواسته‌های غیروظیفه‌مند در قالب واحدهای کپسوله‌سازی مجزا ظاهر نمی‌شوند، از این رو در کلاس‌های مختلف پراکنده می‌گردند. این پراکندگی سبب کاهش تحمل‌پذیری کلاس در برابر تغییرات این مفاهیم می‌شود. همچنین قابلیت استفاده‌ی مجدد کلاس‌ها پایین می‌آید.
با توجه به مشکلات یاد شده، بهتر است تغییراتی در نرم‌افزارهایی که قابلیت استفاده‌ی مجدد آنها بالا است اعمال گردد. بدینسان، قابلیت پیکربندی اجزای مختلف نرم‌افزار برای قرار گرفتن در محیط‌های مختلف مهیا می‌گردد. علاوه براین، قابلیت استفاده‌ی مجدد به محیط اشیا و خواسته‌های غیروظیفه‌مندی نیز داده می‌شود.
روش جنبه‌گرا با تقسیم‌بندی بخش‌های مختلف برنامه، پیچیدگی برنامه را کاهش می‌دهد. در واقع با کاهش پیچیدگی، طراحی، درک و همچنین نگهداری سیستم نرم‌افزاری آسان‌تر خواهد شد. علاوه بر این، برنامه‌نویسی جنبه‌گرا باعث تولید محصولاتی با بهره‌وری بالا، کیفیت بهتر و اضافه کردن قابلیت‌های بیشتر می‌گردد.
مشکل دیگر در برنامه‌های شی‌گرا، وجود دغدغه است. دغدغه هدفی مشخص، مفهوم یا یک حوزه‌ی کاری می‌باشد. یک سیستم نرم‌افزاری عادی دارای دغدغه‌های متعددی است. این دغدغه‌ها از لایه‌ی مرکزی تا لایه‌های سیستمی یک برنامه‌ی نرم‌افزاری ادامه دارند. برای نمونه، دغدغه‌ی اصلی یک سیستم پردازش کارت اعتباری، پردازش پرداخت‌ها می‌باشد. اما دغدغه‌های سیستمی آن، ثبت وقایع، یکپارچه کردن تراکنش‌ها، شناسایی کاربر، امنیت، کارآیی و غیره هستند. بسیاری از این دغدغه‌ها به دغدغه‌های تداخلی معروف هستند که بر پیاده‌سازی پیمانه‌های مختلف برنامه تاثیر می‌گذارند. شیوه‌ی جنبه‌گرا مکانیزم‌هایی را در اختیار توسعه‌دهندگان قرار می‌دهد تا بتوانند کدهایی که بیانگر دغدغه‌های متداخل باشد را بنویسند.
در صورت استفاده از شیوه‌های برنامه‌نویسی کنونی، دغدغه‌های تداخلی روی تعداد زیادی از پیمانه‌های برنامه پخش شده و اثر می‌گذارند. به همین دلیل طراحی و درک سیستم مورد نظر سخت‌تر و همچنین پیاده‌سازی آن پیچیده‌تر خواهد شد. تغییر در چنین سیستمی دشوار است. برنامه‌نویسی جنبه‌گرا بهتر از روش‌های متداول قبلی، دغدغه‌ها را از پیمانه‌های سیستم جدا می‌کند. پس می‌توان از تداخل دغدغه‌ها جلوگیری نمود.
می‌توان بطور خلاصه چنین نتیجه‌گیری نمود که هر جنبه، شاخص وظیفه‌ای خاص از وظایف یک سیستم است. به همین دلیل جهت تشخیص وظایف، نیاز به استخراج جنبه‌ها از متن برنامه‌های شی‌گرا می‌باشد. استخراج جنبه‌ها و تعیین حدود هر جنبه در داخل کد برنامه‌ها موجب افزایش خوانایی و قابلیت توسعه برنامه می‌گردد. مقوله‌ی استفاده‌ی مجدد معمولاً در قالب عملیات مطرح است و نه کلاس‌ها. لذا، با استخراج و تعیین سرحد جنبه‌ها امکان استفاده‌ی مجدد از کد برنامه‌ها افزایش می‌یابد.
منبع: G. Kiczales, J. Lamping, A. Mendhekar, C. Maeda, C. V. Lopes, J. M. Loingtier and J. Irwin, “Aspect-Oriented Programming”, proceedings of the European Conference on Object-Oriented Programming (ECOOP), Finland, 1997.
 E. Filman, T. Elrad, S. Clarke and M. Aksit, “Aspect-Oriented Software Development”, Addison Wesley Professional, 2004.
 J. D. Gradecki and N. Lesiecki, “Mastering AspectJ - Aspect-Oriented Programming in Java”, Wiley Publishing, 2003.
 N. Loughran and A. Rashid, “Mining Aspects”, Lancaster University, UK, 2002.

تاریخچه ی پیدایش زبان های برنامه نویسی

تاریخچه ی پیدایش زبان های برنامه نویسی جنبه گرا Aspect Oriented Programmingجنبه‌ها انقلابی در شی‌گرایی هستند و راه حل‌هایی را برای برخی از مشکلاتی ارائه می‌دهند که ممکن است در مسیر مدل‌سازی برنامه‌ها با آنها مواجه شوید. تاریخچه ی پیدایش زبان های برنامه نویسی جنبه گرا Aspect Oriented Programming

در ابتدای پیدایش علوم کامپیوتر، برنامه‌نویسان کدهایی در سطح ماشین می‌نوشتند. به همین دلیل بیشتر توجه آنان معطوف به مجموعه دستورات ماشین بود. به تدریج زبان‌های سطح بالا ایجاد شد و در نتیجه توجه برنامه‌نویسان بیشتر به اصل مسئله معطوف گردید. اکنون سطح انتزاعی بر روی کامپیوترهای مختلف ایجاد شده است. یعنی برنامه‌ی نوشته شده روی هر ماشین اجرا می‌شود.

در زبان‌های ساخت‌یافته ، برنامه را به تعدادی روال تقسیم می‌نمودند، بدین صورت که هر روال کار خاصی را انجام می‌داد. برنامه‌نویسی شی‌گرایی اجازه می‌دهد تا سیستمی دارای اشیای مرتبط و همکار داشته باشید. کلاس ‌ها این امکان را فراهم می‌کنند که جزییات پیاده‌سازی را پشت واسط برنامه‌نویسی پنهان نمایید. چندشکلی یا چندریختی ، رفتار و واسط مشترکی را برای مفاهیم مشابه نشان می‌دهد. بدین وسیله قادر خواهید بود تا پیمانه‌های خاص و جدیدی را بدون نیاز به دست‌کاری در پیاده‌سازی مفاهیم پایه ایجاد نمایید.

روش‌های برنامه‌نویسی و زبان‌ها در واقع راه ارتباط با ماشین را تعریف می‌کنند. هر روش جدید، شیوه‌های نو را برای تجزیه‌ی مساله ارائه می‌دهد که عبارتند از: کد ماشین، کد مستقل از ماشین، روال‌ها، کلاس‌ها و غیره. هر شیوه‌ی جدید، نگرشی تازه جهت تبدیل نیازهای سیستم به زیرساخت‌های برنامه‌نویسی ارائه می‌دهد. تکامل این نوع شیوه‌های برنامه‌نویسی امکانی را فراهم می‌نماید تا سیستم‌های پیچیده‌تری ایجاد کنید. عکس این مطلب نیز صادق می‌باشد. یعنی سیستم‌های پیچیده می‌توانند پیاده‌سازی شوند.

اکنون، برنامه‌نویسی شی‌گرا به عنوان روش ایجاد پروژه‌های نرم‌افزاری استفاده می‌شود. این شیوه قدرت خود را در مدل‌سازی رفتارهای معمولی نشان داده است. اما این روش به خوبی نمی‌تواند بر روی رفتارهایی که بین چندین پیمانه مشترک وجود دارند، کار کند. برعکس، شیوه‌ی جنبه‌گرا تا حد قابل توجهی این مشکل را برطرف می‌کند.

در سال 1972 پارانز مفهومی به نام جداسازی دغدغه‌ها را مطرح کرده که امروزه جزء مفاهیم اساسی در فرآیند مهندسی نرم‌افزار به شمار می‌آید. این مفهوم به صورت زیر تعریف شده است:
"قابلیت تشخیص، کپسوله‌سازی و کار با دغدغه، هدف و یا مقصود هستند"
دغدغه را می‌توان به عنوان محرکی برای تقسیم نرم‌افزار به بخش‌های قابل مدیریت درنظر گرفت. برای نمونه، یک وظیفه‌مندی خاص نرم افزار و مسائلی که به خواسته‌های غیروظیفه‌مندی مرتبط می‌شوند مانند ثبت وقایع، امنیت و غیره، همگی به عنوان دغدغه هستند، البته با توجه به جداسازی دغدغه‌ها آنها را در قالب واحدهای مستقل کپسوله کرده‌اند.

در سال 1997، مشهورترین رویکرد زبان جنبه‌گرا به نام AspectJ ابتدا توسط گروهی درXerox PARC عمومیت یافت. این گروه روی پروتکل‌ها و ایده‌ی مدل‌سازی دغدغه‌های مشترک کار می‌کردند. در همان حال، گروهی در شرکت IBM برنامه‌نویسی موضوع‌گرا را مطرح کردند. برنامه‌نویسی موضوع‌گرا و عناوین بعدی آن، تحت نام "جداسازی چندبعدی دغدغه‌ها"، به جداسازی و ادغام پیمانه‌های مختلف برنامه‌نویسی بر پایه‌ی دغدغه‌هایی در ابعاد مختلف پرداخته‌اند. [1]

نخستین کار در دانشگاه Twente هلند انجام یافت که در مورد فیلترهای ادغام‌سازی کار می‌کردند. به طوری که در پیاده‌سازی فیلترهایی که رفتار شی را در اجرا پیشرفت می‌دادند دخیل بودند. در دانشگاه Northeastern نیز انتزاعی از ساختار کلاس‌ها انجام گرفت که پشتیبانی بهتری از مفهوم دانش و رفتار عملیاتی ارائه می‌داد. در سال 1997، کریستیانا لوپز از هر دو مقاله استفاده کرد و زبان D-Java را به عنوان اولین مجموعه‌ی رسمی از زبان جنبه‌گرا ارائه نمود.

شیوه‌ی موضوعی اولین روشی بود که مفاهیم جنبه‌گرایی را با زبان مدل‌سازی یکپارچه ادغام کرد. این کار مشترکی از چندین گروه با گروه برنامه‌نویسی موضوع‌گرا است. برنامه‌نویسی موضوع‌گرا به طراحی موضوع‌گرا تبدیل شده و در سال 2001 به Theme/UML تبدیل گردید. تعریف و نمایش دغدغه‌ها برای نخستین بار در مستندات الیسا و گیل مورفی از دانشگاه British Columbia ارائه شد و در سال 2003 به عنوان بخشی از شیوه‌ی موضوعی طراحی جنبه‌گرا به نام Theme/Doc مطرح گردید.

حدود یک دهه‌ی قبل، به دنبال موفقیت درخور توجه ابزار CASE ، چیکوفسکی و کراس مبحث مهندسی معکوس و بازیابی طراحی را مطرح نمودند. تعریفی که آنها از مهندسی معکوس داشتند در زیر ارائه شده است:
"مهندسی معکوس، تحلیل یک سیستم به منظور تشخیص اجزا، ترکیبات فعلی، روابط بینابین آنها، استخراج و تولید تجریدهای موجود در سیستم و داده‌های مربوط به طراحی است." [2]
در دو دهه‌ی قبل، محققان امکاناتی را به منظور کشف، اعمال تغییر، تحلیل، جمع‌بندی، تولید، تجزیه و به تصویر کشیدن محصولات نرم‌افزاری ابداع کردند. این امکانات شامل تهیه‌ی اسناد نرم‌افزاری در شکل‌های گوناگون، نمایش کد میانی، داده و معماری بود. اغلب ابزارهای مهندسی معکوس بر استخراج ساختار درونی سیستم موجود با هدف انتقال آن به ذهن مهندس نرم افزار تمرکز دارد. در هر صورت، این ابزارها راه زیادی در پیش دارند تا به مرحله‌ای برسند که مورد استفاده‌ی روزانه‌ی مهندسان نرم‌افزار قرار گیرند. مطالعه و درک برنامه در صنعت نرم‌افزار به منظور کنترل هزینه و ریسک چرخه‌ی تحولات سیستم‌های نرم‌افزاری از اهمیت بالایی برخوردار می‌باشد.

منبع:1. R. Laddad, “AspectJ in Action - PRACTICAL ASPECT-ORIENTED PROGRAMMING”, Manning Publications, 2003.
2. H. A. Muller, “Reverse Engineering: A Roadmap”, Computer Science Department University of Victoria, Canada

مادیران و چالش پیشگامی در تولید مانیتوردر سالهای 1373 و 1374

مادیران و چالش پیشگامی در تولید مانیتوردر سالهای 1373 و 1374 دولت ایران به علت کاهش قیمت نفت، و قرارگیری در دوران بازسازی و همچنین تنشهای سیاسی دچار کمبود منابع ارزی بود و به ناچار امکان اختصاص ارز لازم به کالاهایی از قبیل تجهیزات اصلی و جانبی کامپیوتر که عمدتاً وارداتی بودند موجود نبود و دولت الویت خود را در تأمین ارز برای صنایع قرار داده بود. مادیران و چالش پیشگامی در تولید مانیتور
در سالهای 1373 و 1374 دولت ایران به علت کاهش قیمت نفت، و قرارگیری در دوران بازسازی و همچنین تنشهای سیاسی دچار کمبود منابع ارزی بود و به ناچار امکان اختصاص ارز لازم به کالاهایی از قبیل تجهیزات اصلی و جانبی کامپیوتر که عمدتاً وارداتی بودند موجود نبود و دولت الویت خود را در تأمین ارز برای صنایع قرار داده بود. در آن شرایط تقریباً تولید اساسی در زمینه تجهیزات دیجیتال وجود نداشت و به دلیل قیمت بسیار پائین محصولات تولیدی در آسیای جنوب شرقی تولید در آن زمینه مزیت رقابتی نداشت و حتی با بستن تعرفه­های گمرکی چند صد درصدی هم نمی­شد با آنها رقابت کرد. همچنین بدلیل قرار گرفتن در دوران بازسازی بعد از جنگ و عقب­ماندگیهای ناشی از آن، عطش رو به گسترش استفاده از کالاهای IT در ایران شروع شده بود. در نتیحه شرایط فوق قاچاق قطعات و تجهیزات کامپیوتر به شدت گسترش یافت و به جرأت می­توان گفت بیش از نود درصد نیاز بازار از طریق همین قاچاق تأمین می­شد و خود دولت بزرگترین مصرف کننده آن بود.

در میان کالاهای IT ، مانیتور جایگاهی خاص داشت اولاً حجم آن نسبت به سایر قطعات بسیار بزرگ بود( مقایسه کنید با سایر قطعات مانند CPU و کارتهای گرافیکی و...) که قاچاق آن را سخت و پرهزینه می­کرد طوری که در بعضی مواقع قیمت آن در ایران بیش از دو و یا حتی سه برابر آن در کشوری مانند ترکیه که خود وارد کننده و نسبت به ایران از بازار تولید دورتر می­باشد، بود. همچنین کالاهای IT از نوع کالاهایی می­باشند که نرخ تغییرات فناوری در آن بسیار بالا می­باشد و کالاهای موجود در بازار به زودی توسط کالاهای جدید منسوخ و از رده خارج می­شوند، و لی در این میان مانیتور تقریباً کندترین نرخ را دارا می­باشد. (مثلاً مقایسه کنید نرخ تغییرات مادربرد و CPU را با مانیتور)

مجموعه عوامل فوق نشان می­داد که تولید مانیتور در داخل دارای ارزش افزوده مناسب خواهد بود. شرکتهای مختلفی اقدام به این کار کرده بودند و چندین مارک معروف از جمله SAMSUNG,TATUNG,HUNSOL,ACER را شروع به تولید و ارائه به بازار کرده بودند، که هر کدام به دلایل خاص خودشان نمی­توانستند و یا نمی­خواستند پاسخگوی نیاز عمده بازار باشند. مثلاً ACER توسط ایزایران ارائه می­شد که عمدتاً به دولتی بودن و روابط خود در مرکز سازمانها دلخوش کرده بود و غافل از این بود که بازار دولتی دیگر چند بانک بزرگ و چند مشتری سنتی قدیمی IT نیست و یا حتی دولتی­ها هم فقط توسط سازمان مرکزی اقدام به خرید نمی­کنند. بنابرین غافل از بخش غیر دولتی و غیر مرکزی بود. مانیتورهای SAMSUNG توسط کارخانجات رادیو شهاب ارائه می­شد، که دارای شبکه توزیع و خدمات بسیار ضعیفی بود که همگی از فروشندگان و ارائه کنندگان لوازم خانگی و عمدتاً تلویزیون بودند و اصلاً اطلاعی از بازار محصولات IT نداشتند به همان روشی که تلویزیون شهاب را تولید و ارائه می­کردند به همان طریق هم مانیتور تولید، فروش و پشتیبانی می­کردند. بنابرین تقریباً حضوری در بازار IT نداشتند. مانیتورهای Hunsol و Tatung توسط شرکتهای خصوصی تولید و ارائه می­شدند که دارای مدل کسب و کاری محدود بوده و بیشتر بصورت کارگاهی اقدام به این کار کرده بودند، به صورت بسیار بسته عمل می­کردند و شبکه بسیار ضعیف و غیر معتبری را برای توزیع و پشتیبانی محصولات خود انتخاب کرده بودند، در نتیجه حضورشان در بازار ملموس نبود. بنابرین بازار بسیار بکر و بازی برای یک بازیگر هوشمند و قدرتمند بوجود آمده بود.

در این زمان مادیران که در آن زمان با نام مرکز ماشینهای اداری ایران مشهور بود وارد بازار گردید. آنها قبلاً هوشمندی خود را در درک تأثیر عواملی محیطی از قبیل تغییر تصمیمات سیاسی، نرخ و نحوه ارائه ارز، قوانین واردات گمرکی که در اقتصاد ایران تأثیرات شدیدی دارند نشان داده بودند و همواره از آن استفاده لازم را برده و یا حداقل مانع لطمات جدی آن بر کسب و کار خودشان می­شدند. مثلاً در اوایل دهه هفتاد هر نوع تغییر در قیمت و یا در ارائه چاپگرهای اپسون که مرکز ماشینهای اداری ایران آنرا در ایران به بازار ارائه می­کرد نشان از یک تصمیم سیاسی و اقتصادی موثر در فضای کسب و کار بود که معمولاً در شرف اعلام رسمی قرار داشت. در این زمان نیز آنها در بهترین شرایط برای عوامل خاص صنعت مانیتور وارد عمل گردیدند. اولاً شرایط محیط کلان بدلیل عدم تخصیص ارز برای واردات و حمایت ضمنی دولت از تولید و همچنین سختی شرایط قاچاق مانیتور در شرایط مناسبی برای تولید در داخل قرار داشت و ثانیاً به دلایلی که در بالا توضیح داده شد نیروهای رقابتی در ضعیفترین شرایط خود قرار داشتند. آنها وارد بازار شدند و یکی از مارکهای تجاری مشهور دنیا یعنی LG را اقدام به تولید و ارائه کردند.

مادیران اقدام به محصولی متمایز در زمینه مانیتور نمود. در ویژگیهای محصول آنها همواره استانداردها و تکنولوژیهای جدید استفاده می­شد که رقبا معمولاً بعضی مواقع ماهها و یا یکی دو سال بعد می­توانستند محصولی با آن ویژگی ارائه دهند. ارائه محصولات با استانداردهای TCO ، MPRII و... مانیتورهای صفحه تخت( Flat ) و LCD از آن جمله می­باشند.

آنها در وهله اول از شهرت تجاری LG استفاده کردند و بعداً خود با عملکردشان به وجهه این مارک تجاری در ایران بیش از استحقاق جهانی LG افزودند. در سال 1379 سهم LG از بازار جهانی مانیتور چیزی در حدود 25% ولی در ایران چیزی بیش از 70% بود. طوری که درایران در هر سازمانی شما می­توانستید شاهد حضور مانیتورهای LG بر روی میزهای کارکنان باشید.

مادیران قبل از ارائه مانیتورهای LG چاپگرهای EPSON و دستگاههای کپی SHARP را ارائه می­کرد. بنابرین در سرتاسر ایران دارای یک شبکه گسترده توزیع ماشینهای اداری آماده بود. آنها در این زمینه به آنچه که از قبل داشتند بسنده نکردند بلکه اقدام به یارگیری جدید کردند و در هر منطقه­ای اقدام به شناسایی شرکتها و موسسات خوشنام در زمینه IT نموده و آنها را وارد شبکه خود کردند. برای شبکه همکاران خود علاوه بر مارجین ناشی از فروش کالا سایر مزیتهای جانبی از قبیل سمینارهای مختلف، مسافرتهای دوره­ای خارج از کشور، جوایز و هدیه­های گوناگون و... ارائه دادند.

مادیران معمولاً محصولات با ویژگیهای جدید را همواره قبل از دیگران ارائه و حتی قبل از اینکه بقیه مشابه آنرا ارائه دهند از چرخه تولید و عرضه خارج می­کند بنابرین همواره از مزیت پیشرو بودن " First Mover " برخوردار می­باشد.

مادیران در اکثر شهرها دارای نمایندگیهای خدمات پس از فروش و در اکثر مراکز استان خود مستقیماً دارای دفتر پشتیبانی و دارای انبار کالا و قطعات تعمیری می­باشد. در شرایطی مانند ایران که به دلیل تحریمهای اقتصادی و مشکلات مختلف در تأمین قطعات، عملیاتی نگهداشتن تجهیزات عملی سخت می­باشد، نمایندگیهای خدمات مادیران تقریباً همواره امکان ارائه به موقع سرویس به مشتریانشان را داشته­اند. همکاران به طور مرتب برای آموزش سرویس و تعمیر محصولات جدید فراخوانده می­شوند. نمایندگیها دارای تجهیزات جایگزین مناسب برای مواقع اضطراری می­باشند. تقریباً می­شود گفت خدمات پس از فروش مادیران در ایران بی­نظیر می­باشد.

عملاً مادیران با این شیوه عملکرد خود تبدیل به پیشگام در صنعت مانیتور در ایران شده است. آنها توانسته­اند شهرت کسب کرده و وفاداری مشتریان را کسب کنند، شبکه­ای وسیعی از مشتریان مانیتورهای LG ایجاد کنند، شبکه وسیع و معتبری برای توزیع و ارائه خدمات پس از فروش محصولات خود ایجاد کنند و تبدیل به اصلی­ترین بازیگر صنعت مانیتور در ایران بگردند.

طبیعی است چنین این پیشگامی LG در بازار ایران، در نهایت نمی­توانست برای رقبا قابل تحمل باشد. هرکسی اندک اطلاعی از فضای کسب و کار کشور کره جنوبی داشته باشد، می­داند دو کمپانی LG و SAMSUNG در این کشور شدیداً با هم رقابت می­کنند و جای تعجب است که در رقابت با یکدیگر بعضی مواقع حتی رقبای خارجی را فراموش می­کنند. نهایتاً SAMSUNG به اشتباه خود در بازار ایران پی برد، شاید شرکت دولتی مثل شهاب در شرایط جنگ و تحریم اقتصادی در تولید تلویزیون برای SAMSUNG ارزش افزوده مناسبی ایجاد کرده بود ولی این شرکت بدون استفاده از رانتهای دولتی با آن ساختار پوسیده و پر هزینه نمی­توانست رقیبی برای مجموعه­ای مثل مادیران در حال حاضر اقتصاد ایران باشد. اصلاً آنها درکی از بازار IT در ایران نداشتند و فقط یک کارخانه دولتی بودند.

کمپانی SAMSUNG در حال حاضر توسط شرکت خصوصی سام الکترونیک وارد میدان شده­ است. آنها به طور جدی مادیران را به چالش کشانده­اند. شبکه توزیع و پشتیبانی خود را به سرعت گسترش می­دهند. روشهای مادیران را در جذب مشتریان و شرکتهای همکار تقلید می­کنند و حتی اقدام به یارگیری از داخل خود مادیران و شرکتهای همکار مادیران می­کنند. طوری که در بعضی مواقع مادیران مجبور به تهدید همکاران خود جهت جلوگیری از این امر می­شود. آنها محصولات خود را تنوع می­بخشند و سعی در ارائه آخرین تکنولوژیها در محصولات خود می­کنند. از مزیتها و برتریهای تکنولوژیکی و تجاری SAMSUNG به خوبی استفاده می­کنند و محصولات بیشتری از SAMSUNG را از قبیل هارددیسک، تلویزیون، CD/DVD Drive و... را ارائه می­دهند، و توانسته­اند سهم قابل توجهی از بازار را تا به حال بدست آورند. دیگر بودن مانیتورهای SAMSUNG روی میز کارکنان ایرانی چیز رایجی می­شود.

با این حال هنوز سام­الکترونیک انباشت تجربه و دانش اجرایی مادیران را ندارد، شبکه مشتریان و همکاران سام­الکترونیک به گستردگی مادیران نیست و کیفیت خدمات پس از فروش آن هنوز به پای مادیران نمی­رسد. و حتی تنوع محصولات آن هم به مادیران نمی­رسد. ولی با این حال تجربه سه چهار سال اخیر نشان می­دهد که مزیتهای حال حاضر مادیران چیزی نیست که برای همیشه به آن دلخوش کند رقابت در حال حاضر جدی­تر از ده سال قبل می­باشد.
منبع:http://www.tmvu.ir

مدرسه الکترونیک

مدرسه الکترونیک در 200 سال گذشته منافع توسعه صنعتی و فناوریهای پیشرفته جهان عمدتاً در خدمت کشورهای غنی بوده‌است. نسبت کشورهای فقیر به ثروتمند در سال 1800 میلادی یک به سه و در سال 1990 به یک به 60 رسیده است. مدرسه الکترونیک

شبکه سازی بین تمام اجزای تشکیل دهنده یک نظام گسترده بدون بکارگیری فناوریهای مدرن اطلاعاتی و ارتباطی که اصلی‌ترین آنها اینترنت است ناممکن است. فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات به ابزار و روشهایی اطلاق می‌شود که به نحوی اطلاعات در اشکال مختلف (صدا، تصویر، متن) جمع‌آوری، ذخیره، بازیابی، پردازش و توزیع می‌کند.

فناوری های ارتباطی نیز ابزار و روش هایی هستند که به منظور ایجاد ارتباط و انتقال پیام مورد استفاده قرار می‌گیرند.. قابلیت های فناوری های مدرن اطلاعاتی و ارتباطی (ICT) در ارائه خدمات بیشتر و بهتر شامل اطلاع رسانی، آموزش، مشاوره و حمایت های تجاری و فنی با استفاده از روش های مختلفی که تنها با استفاده از این فناوری ها مقدور می‌شود مانند روش های غیر همزمان ارتباط و گفتگو مانند گروه های خبری، پست الکترونیکی وکنفرانس های اینترنتی و یا روش گفتگو همزمان (Chat) لزوم استفاده از این فناوری ها را نشان می‌دهد.

اگر تا دیروز آموزش تنها از معلمان و مربیان سود می‌برد و کتاب بعنوان اصلی‌ترین منبع اطلاعاتی در امر آموزش محسوب می‌گشت. امروزه آموزش با روش ها و ابزارها و محیط های جدید ارتباطی روبرو شده است. پیشرفت های اخیر در صنعت کامپیوتر و اطلاع رسانی؛ ورود و ظهور شبکه‌های اطلاع رسانی محلی، ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی به ویژه اینترنت؛ چند رسانه‌ای‌ها، فن‌آوری های ارتباطی و اطلاعاتی، ابزارها و روش های جدید را پیش روی طراحان، برنامه‌ریزان و مدیران و مجریان برنامه‌های آموزشی قرار داده است.

نفوذ فن‌آوریهای جدید به مراکز آموزشی (از مدارس تا دانشگاه) و حتی منازل، روابط ساده معلمی و شاگردی را به طور کلی دگرگون ساخته است. به این ترتیب الگوهای سنتی یادگیری متحول شده‌اند و کاربران با حجم گسترده‌ای از اطلاعات و دانش مواجه هستند.در حال حاضر بسیاری از کشورهای پیشرو در زمینه ارتباط از راه دور، در حال ایجاد و راه‌اندازی مدارس، دانشگاهها و کلاسهای الکترونیکی و به اصطلاح کلی آموزشهای مجازی یا توسعه نظامهای آموزشی سنتی خود هستند. ایجاد و راه‌اندازی این مؤسسات فواید بسیاری از قبیل افزایش

تعداد دانش‌آموز، حذف بسیاری از موانع فیزیکی وجغرافیایی، دسترسی سریع و مؤثر به منابع اطلاعاتی دنیا، امکان برقراری ارتباط بیشتر و گسترده تر بین معلمان و دانش‌آموزان ، جذب معلمان و اساتید و نیروی انسانی زبده و متخصص مورد نیاز از سراسر دنیا، حذف یا کاهش موانع و محدودیتهای دست وپا گیر اداری می‌باشد.

مدارس یا دانشگاههای الکترونیکی یا بطور کلی آموزش مجازی از طریق امکانات کامپیوتری از طریق اینترنت محل مناسبی برای بروز استعدادها، خلاقیت و نوآوری خواهند بود. از مهمترین دستاوردهای آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

- افزایش کیفیت یادگیری و آموخته‌های دانش‌آموزان و دانشجویان

- سهولت دسترسی به حجم بالایی از اطلاعات و دانشهای موجود در جهان

- دسترسی سریع و به موقع به اطلاعات در زمان بسیار اندک

- کاهش برخی از هزینه‌های آموزشی

- بالا بردن کیفیت، دقت و صحت مطالب درسی و علمی

- ارتقای علمی دانش‌آموزان و دانشجویان